دشتِ سوخته

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. PDFچاپنامه الکترونیک

نوشته شده توسط Administrator جمعه ۲۷ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۰۷

برای اسماعیل خویی

--------------------

سوته زار (از هر جهت، بینی ش).

خاکِ دیگر سرد

ما را می فشارد؛

شب که می آید بسا نزدیک.

اسبها چون سایه ها در دشت

سرگردان.

لاشخواران

چرخ – چرخان.

اسبها را لرزه بر اندام

از سرماست

یا از بیم؟

چه فرقی می کند افتاده آیا از کدام اسبی م؟

-----------------------------

۸ شهریور ۱۳۹۷ - واشینگتن

 

زمان

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. PDFچاپنامه الکترونیک

نوشته شده توسط Administrator جمعه ۲۸ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۱۰

عبور می کند این اسب

چنان به سرعتِ باد از برابرِ چشم،

که ش تراشه ی آتش از سُم ها

نمی توانم دید.

برای من

که هر دم از آن باغ

می رسد خبر،

زمان

عبورِ شهابسنگ و درختانِ سوخته ست

و قلبِ من که به هر شاخه بر هر درختِ باغ

همواره دوخته ست.

حس می کنم که هر درخت را

تن ام

و ساقه ام

و بُن ام

و فاصله یی نیست میانِ مرگهایم که گریه کنم./

---------------------

۵ آبان ۹۷ ، واشینگتن

 

ماه

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. PDFچاپنامه الکترونیک

نوشته شده توسط Administrator دوشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۰۴

این ماه

که روشن کرده امشب را؛

نه مثل ماهِ شب هایی که بیدارند،

مثلِ بارانی که در هاشورِ بارش هاش

چهره ی رؤیایی ات پیداست.

نه مثل ماهِ تنهایی

که شادی های چشمک زن

کنارش نیست؛

مثل پایانبخشِ دشتی خشک:

جنگلِ سَروی که می گوید «بیا!

رؤیایِ بی پایان، میانِ ماست!»

نه مثلِ سَرو،

باران یا ستاره،

مثلِ آهی تو.

نمی دانم چه هستی

هرچه هستی، مثلِ ماهی تو!

----------------------

واشینگتن، ۱ اردیبهشت ۹۸

   

صفحه 2 از 15